فال حافظ
قالب های نازترین
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
باتلاق عشق
و آدرس
lovemnsrs1.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم…؟
من چیزهای با ارزشی دارم ….!
حنجره ای برای بغض …
چشمانی برای گریه…
لبهایی برای سکوت…
ریه هایی برای سیگار…
دستهایی برای خالی ماندن…
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم…؟
من چیزهای با ارزشی دارم ….!
حنجره ای برای بغض …
چشمانی برای گریه…
لبهایی برای سکوت…
ریه هایی برای سیگار…
دستهایی برای خالی ماندن…
پاهایی برای نرفتن….
شبهایی بی ستاره….
پنجره ای به سوی کوچه بن بست…
و وجودی بی پاسخ…..
پاهایی برای نرفتن….
شبهایی بی ستاره….
پنجره ای به سوی کوچه بن بست…
و وجودی بی پاسخ…..
خدایا ! دلم باز امشب گرفته بیا تا کمی با تو صحبت کنم بیا تا دل کوچکم را خدایا فقط با تو قسمت کنم خدایا ! بیا پشت آن پنجره که وا می شود رو به سوی دلم بیا،پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم نردبانی بسازم و با آن بیایم به شهر فرشته همان شهر دوری که بر سردر آن کسی اسم رمز شما را نوشته که پروانه شعر من جان بگیرد کمی هم به فکر دلم باش مبادا بمیرد که هر شب نفس می کشد در هوایت اگرچه شکسته شبی می فرستم برایت... l تیغ روزگار شاهرگ " کلامم " را چنان بریده ، که سکوتم " بند " نمی آید ! هميشه ميــ گفتی : هيــچکس بــرايــم " تــــو " نميــ شود نميـــ دانم ايـــن " تــــو " کــهـ بود !!؟ مـــن کـــهـ نبودم ، بی شــک
ديـــــگر هـــــيچ مـــــزه اي دلچســـــب نـــــخواهـــــد بـــــود مـــــن تـــــمام حــــسّ چـــــشايـــــي ام را روي لـــــبانت جـــــا گذاشـــــتم....
شبی ازپشت یک تنهایی نمناک وبارانی تورا با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم. تمام شب برای با طراوات ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. پس از یک جستجو ی نقره ای در کوچه های آبی احساس تورااز بین گل هایی که در تنهایی ام رویید. ومن با حسرت جدا کردم. وتو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی. دلم حیران وسرگردان چشمانی ست رویایی. ومن تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تورادر دشتی از تنهایی وحسرت رها کردم. همین بود آخرین حرفت ومن بعد از عبور تلخ وغمگینت. حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت ونارنجی خورشید وا کردم. نمیدانم چرا رفتم؟ نمی دانم چرا............... شاید خطا کردم. وتویی آن که فکر غربت چشمان من باشی. نمیدانم/تا کی/برای چه ولی رفتم وبعد از رفتنم باران چه معصومانه میبارید. نمیدانم چرا؟ شاید به رسم وعادت پروانگی مان باز برای شادی وخوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم.......................
خدایا! کمک کن به من
خدایا! کمک کن
خدایا! دلم را
نظرات شما عزیزان: